نحوه ایجاد یک برنامه ریزی دقیق برای دستیابی به اهداف چگونه است؟ چطور خود را مجاب به عملی ساختن هدفهایمان کنیم؟
به این آمار که بهاحتمال زیاد شما را بسیار متعجب میکند دقت کنید: 92٪ از افراد، برای دستیابی به اهداف خود ناموفق میشوند! با وجود این اعتقاد رایج که اهداف، برای موفقیت هر شخص بسیار مهم و حیاتی هستند، عدهی کمی از مردم موفق میشوند به خط پایان پیروزی خود برسند.
دلایل مختلفی برای به وجود آمدن این آمار ترسناک ممکن است وجود داشته باشد. اگر شما نیز به طور منظم برنامه ریزی میکنید و درعینحال به ندرت به آنها دست پیدا میکنید، ممکن است یکی از دلایل آن ترس ناشی از شکست برای رسیدن به موفقیتی که آرزوی شماست باشد و باعث میشود که از تلاش کردن ناامید شوید.
البته بیشترین عامل عدم موفقیت در برنامه ریزی این است که شما اهداف واقعی در زندگی مشخص نمیکنید.
به این مثال عملی توجه کنید:
تصور کنید میخواهید برای دو ماراتن آماده شوید. شما شروع قویای دارید و هر شب هفته را روی تردمیل در حال تمرین هستید اما به دلیل هیجان و استرس، بیش از حد تلاش میکنید و به مرور احساس درد و خستگی میکنید؛ بنابراین یک روز اندکی تایم از دست میدهید و از تمرین بازمیمانید، سپس روز بعد… در نهایت، زمان کافی میگذرد و ممکن است دیگر دیر باشد که مجدداً شروع کنید. به همین راحتی شما در دورهی تمرینی خود عقب ماندهاید و تصمیم میگیرید ثبتنام نکنید.
هرچند ایجاد آمادگی برای شرکت در مسابقه دو ماراتن امری دشوار است، اما در این مثال این مسئله دلیل شکست شما نیست. در واقع اگر برنامه ریزی واضح و حساب شدهای ایجاد کرده بودید، میتوانستید به طور مداوم تری بدون آسیب رساندن به خودتان تمرین کنید و خسته نشوید. به بیان دیگر، خود شما مانعی بین خود و هدفتان بودید.
البته اگر این مثال با شما سازگاری دارد، خودتان را سرزنش نکنید! همانطور که قبلاً گفتیم، بیشتر مردم به اهدافی که برای خود تعیین میکنند، نمیرسند. اما اگر بتوانید یاد بگیرید چگونه یک برنامه ریزی اصولی برای دستیابی به اهدافتان ایجاد کنید، میتوانید از مشکلات عبور کنید.
مقصود از یک برنامه ریزی چیست؟
برنامه ریزی یک سند است که مراحل یا وظایفی را که برای دستیابی به یک هدف باید انجام دهید، بیان میکند و دقیقاً مانند یک دفترچه راهنما است.
برای مثال، در دنیای تجارت، برنامه ریزی یک ابزار بنیادین و استراتژیک برای مدیریت پروژهها است که اعضای تیم را در کنار هم نگه میدارد. بدین ترتیب که شما برای انجام هر قسمت پروژه یک عضو از تیم را اختصاص داده و یک بازهی زمانی معین برای آنها تعریف میکنید تا اطمینان حاصل شود که همه در حال کار روی وظیفه خاصی برای پیشبرد پروژه هستند.
در زندگی شخصی هم یک برنامه ریزی قدرتمند میتواند به شما کمک کند تا اهدافتان را در راستای خودسازی و زندگی بهتر بکار ببندید. با این تفاوت که بهجای داشتن یک تیم برای حمایت از شما، شما خود بهتنهایی مسئولیت تکمیل هدف خود را دارید.
کار خود را با اهداف هوشمند و حساب شده آغاز کنید
نوع طبیعت هدف شما تعیینکنندهی این است که آیا به آن خواهید رسید یا خیر. شما باید اطمینان حاصل کنید که اهدافتان هوشمندانه هستند. اما چگونه؟
اول از همه مطمئن شوید که دیدگاهی واضح نسبت به تفسیر هدف درست از نادرست دارید. به بیان دیگر به جای اینکه بگویید میخواهم ساعت خوابم را بهبود دهم، بهتر است دقیق برای خود مشخص کنید و برنامه ریزی کنید که میخواهم شبها 30 دقیقه زودتر بخوابم.
در قدم بعدی دقت کنید که اهداف خود را قابل دستیابی طراحی کنید. یعنی با خود فکر کنید که آیا با منابع کنونی خود میتوانید به هدفتان دست پیدا کنید؟
همچنین چرایی واضحی برای رسیدن به هدف خود در نظر بگیرید. برای مثال چرا میخواهم شبها 30 دقیقه زودتر بخوابم؟ زیرا در طول روز پرانرژیتر کار کنم و به فکر سلامتی ام نیز باشم.
دادهها در راه اهداف خود را در یک مکان ثبت و ذخیره کنید
این کار برای این است که همیشه به یاد داشته باشید دقیقاً بر روی چه چیزی کار میکنید. توصیه می شود یک سالنامه یا دفترچه را به این کار اختصاص داده و برای دستیابی به اهدافتان فهرستی مرحله به مرحله ایجاد کنید. سپس فهرست اهداف خود را بررسی کنید و یکی را برای تمرکز در حال حاضر انتخاب کنید. سعی کنید انرژی خود را برای یک هدف کوتاهمدت که اکنون بیشتر ارزشمند به نظر میرسد، یا به یکی از اهداف بلندمدتتان به طور کامل معطوف کنید.
به عنوان مثال، به جای یادگیری یک ساز جدید، نوشتن کتاب نیمه تمام خود را در وقت آزاد میتوانید اولویت قرار دهید. همچنین در زمینه کاری نیز بهتر است برنامهریزی کنید که یک مهارت جدید را بهمنظور ترقیتان در حوزه کاری خود یاد بگیرید، بجای آن که تلاش کنید حرفهی جدیدی مانند برنامهنویسی آموزش ببینید، مهارتهای مدیریتی خود را بهبود دهید و یا با انجام پروژههای اضافی برای جلب توجه رئیس خود تلاش کنید!
زیاد تحقیق کنید
به اندازهی کافی در مورد چگونگی دستیابی به اهداف خود تحقیق کنید. مثلاً وبلاگها یا کتابهای معتبر در حوزه مربوطه را بخوانید، پادکستهای آموزنده گوش کنید و از همه مهمتر با افرادی صحبت کنید که قبلاً این کار را انجام داده و موفق شدهاند تا بر پایهی این تجربیات و اطلاعات جامع، برنامه ریزی مخصوص خود را طراحی کنید.
برنامهریزی خود را در یک زمانبندی مشخص مرحلهبندی کنید
موفقیت در برخی از اهداف ممکن است به تکمیل مراحل اولیه وابسته باشد. مهم است که فهرست کارهایتان را بر اساس آنچه که باید اول از همه تکمیل شود، مرتب کرده و زمان خود را به طور مناسب بر اساس آنها تنظیم کنید. برای دریافتن اهمیت کسب مهارت برنامه ریزی،این جمله را از یاد نبرید که نمیتوانید پیش از اینکه بدانید چگونه راه بروید، بدوید!
میزان پیشرفت خود را دقیق پیگیری کنید
مهمترین بخش از عملیکردن یک برنامه ریزی مؤثر، که اغلب هم زیاد به این بخش توجه نمیشود این است که میزان پیشرفت خود را بهدقت دنبال کنید. هنگامی که اهداف را تعیین کردید، وظایف را تعریف کرده و آنها را در یک برگه و در جایی قابل مشاهده قرار دهید. هر بار که یک مورد را تکمیل میکنید، آنها را یکی یکی تیک بزنید. این به شما احساس فوق العاده مثبتی میدهد و در پی آن درمی یابید که کجا کندتر عمل کرده و کمکاری می کنید.
برای خود پاداش و جایزه قرار دهید
بعد از ارزیابی خود در پی تلاشهای سخت جهت تحقق اهداف، برنامهای برای تشویق خود در نظر گرفته و حتماً به آن عمل کنید. بسته به میزان سختی مراحل رسیدن به اهداف، یک غذای خوشمزه، یک تفریح متفاوت یک کتاب یا لباس جدید و… از جمله جایزههای خوشایند برای شما خواهند بود.
سخن نهایی
همواره توجه کنید که برنامهریزی بهتنهایی جوابگوی همه مشکلات شما نیست. موفقیت شما بر این اساس که آیا میتوانید موانع پیش روی خود را شکست دهید یا خیر رقم خواهد خورد. از جمله شایعترین موانع رسیدن به هدف طبق برنامهریزی، تعویق انداختن کارها، سرزنش دائم خود، کمبود اعتماد به نفس و کمالگرایی است.